FIGHTER



سریال مانکن را در دپرسی خودم و قطع رودن نت دیدم.

جالب بود.

اگر به فیلم های مافیایی علاقه دارید، احتمالا خوش تون بیاد. ورژن ایرانی گاد فادر تعاملات بین اعضای مافیا و داد و ستد بین کله گنده هاشون جالبه.

کلا جزو معادلات آدمیزادی نیست.

بهتره بگیم آدم ها اونجا عروسک خیمه شب بازی هستند.

فکر میکنند اختیار دارند ولی عملا سیستم چوب یا هویج ه و اختیاری ندارند.

هر مهره تاریخ مصرف خودش رو داره.

یه مهره وقتی میسوزه که دیگه غیر قابل کنترل باشه و دیگه چیزی هم برای از دست دادن نداشته باشه.

یعنی تا لحظه آخری که مهره چیزی برای از دست دادن داشته باشه، میشه رام ش کرد.

یه جایی هم کاوه حرف جالبی زد: میگفت وقتی کسی داره بازی ت میده باهاش نجنگ، باهاش بازی کن. جنگیدن، خُردت میکنه و بازی دادن برنده ت میکنه.

من در عرض چند روز اخیر تا قسمت ۱۲ رو دیدم.

یه جا هم حرف از کتاب خوندن زد که شعورت میره بالا.

چرا ما کتاب نمیخونیم راستی؟

میدونیم از سریال دیدن مطلب چندانی یاد نمیگیریم، ولی وقت هایی که خسته ایم مغزمون رو در اختیار رسانه قرار میدیم.

اعتیاد سالمی ه. 

با تشکر از فیلیمو که این امکان رو فراهم میاره که با ۲۵ تومن در طی یک ماه در حد مرگ فیلم و سریال ببینیم

یه راه نسبتا بی خطره برای گذر زمان و فکر نکردن ولی روش عقلا نیست

همیشه برام شخصیت هایی مثل بهرام غیر قابل درک هستند. نمونه شون رو دیدم و نمیتونم درک کنم چطور یکی میتونه این قدر خوشحالِ الکی خوش باشه و با اعتماد به نفس تا سقف.

جالب اینکه سفیه به نظر میایند ولی بازم خوشند و به نظر خودشون خوبه همه چیز و حتی چرا باید بد باشه اصلا؟

کلا عشق و حال رو اونهایی میکنند که فکر نمیکنند.

تا بعد


در وسط این اوضاع خراب اینترنت و از کار افتادن پیام رسان ها، و همزمانی ش با حس رجوع به غار تنهایی، و اینکه فقط سرورهای ایرانی کار میکنه باعث شد دوباره یادم بیفته که قراااار بود بنویسم.

در واقع قراااار بود دوباره نوشتن رو شروع کنم.

حالا قرار نیست اثر فاخر هنری باشه، نوشتنم حال زندانی ه که داره در دوران حبس، روی دیوار چیزی مینویسه یا در اوج رفاه در دفترچه خاطراتش (شما بخون وبلاگ) چیزی مینویسه.

یعنی نه قراره چیز خفنی باشه و نه چیز پوچی ه، حداقل از نظر خودش یا هر کسی که هم دردش ه (حبس کشیده یا قراره بکشه)

مدیونید اگه فکر کنید از عوارض دیدن سریال مانکن ه

 

پ.ن:

اومدم ببینم قبلا اصلا اینجا چیزی نوشتم، دیدم ۹۸/۱/۱ پست گذاشتم در راستای تغییر و تحول و شروع.

خب جونم براتون بگه الان تقسیم میگه دوشنبه ۹۸/۸/۲۷ می باشد.

و گذر زمان چقدر سریع میگذره.

میگند بدبختی و شکست و افسردگی و اضافه وزن و . موقعی سراغت میاد که برنامه ای نداری، اگر برنامه داشته باشی معنایی نداره.

خلاصه الان در وضعیت خوبی نیستم که فاز تفاخر بردارم.

حس این معتادهایی هستم که میخواهند ترک کنند اما روشون نمیشه، مردد هستند.

تا چه شود

 


در

بیشتر از یک نفر خواندم:

Mistake  یا اشتباه یعنی من دانش انجام کاری رو دارم ولی به دلیل نقص های ذهنی، عملکردی و محیطی قادر به انجام کار به نحو احسن نیستم 

برای مثال دانش آموزی که در حد نمره کامل یعنی 20 مطالعه کرده ولی در روز امتحان به خاطر استرس و یا نامساعد بودن محیط تمرکز خودش رو از دست بده و نمره ی نهایی فرد 18 بشه . این یعنی اشتباه 


Error  یا خطا یعنی اینکه من دانش کافی نسبت به موضوع مورد نظر ندارم در نتیجه از روی ناآگاهی و نادانی دست به انجام اقدام خطا میزنم . راه حل غلبه بر خطاها ، یادگیری و تمرین، و یادگیری از طریق انجام می باشد.


و در

هلی تاک خوندم:
تفاوت:  MENTOR, COACH:


منتور کوچ


منتور کوچ



خلاصه:

0. من میتونم و هنوز ذهنم آمیب نشده.
1. در این وبلاگ کارهای هر روز، دستاوردها و نتیجه مطالعات و درصد پیشرفتم رو مینویسم.
2. فقط روی مطالب مهم و هر چیزی که باعث رسیدنم به هدف میشه متمرکز میشم.
3. تفاوتم با سایرین رو بپذیرم و با درک این موضوع سعی کنم به شیوه مسالمت آمیز هم رشد کنم و هم معاشرت کنم.

ادامه مطلب


سریال مانکن را در دپرسی خودم و قطع رودن نت دیدم.

جالب بود.

اگر به فیلم های مافیایی علاقه دارید، احتمالا خوش تون بیاد. ورژن ایرانی گاد فادر تعاملات بین اعضای مافیا و داد و ستد بین کله گنده هاشون جالبه.

کلا جزو معادلات آدمیزادی نیست.

بهتره بگیم آدم ها اونجا عروسک خیمه شب بازی هستند.

فکر میکنند اختیار دارند ولی عملا سیستم چوب یا هویج ه و اختیاری ندارند.

هر مهره تاریخ مصرف خودش رو داره.

یه مهره وقتی میسوزه که دیگه غیر قابل کنترل باشه و دیگه چیزی هم برای از دست دادن نداشته باشه.

یعنی تا لحظه آخری که مهره چیزی برای از دست دادن داشته باشه، میشه رام ش کرد.

یه جایی هم کاوه حرف جالبی زد: میگفت وقتی کسی داره بازی ت میده باهاش نجنگ، باهاش بازی کن. جنگیدن، خُردت میکنه و بازی دادن برنده ت میکنه.

من در عرض چند روز اخیر تا قسمت ۱۲ رو دیدم.

یه جا هم حرف از کتاب خوندن زد که شعورت میره بالا.

چرا ما کتاب نمیخونیم راستی؟

میدونیم از سریال دیدن مطلب چندانی یاد نمیگیریم، ولی وقت هایی که خسته ایم مغزمون رو در اختیار رسانه قرار میدیم.

اعتیاد سالمی ه. 

با تشکر از فیلیمو که این امکان رو فراهم میاره که با ۲۵ تومن در طی یک ماه در حد مرگ فیلم و سریال ببینیم

یه راه نسبتا بی خطره برای گذر زمان و فکر نکردن ولی روش عقلا نیست

همیشه برام شخصیت هایی مثل بهرام غیر قابل درک هستند. نمونه شون رو دیدم و نمیتونم درک کنم چطور یکی میتونه این قدر خوشحالِ الکی خوش باشه و با اعتماد به نفس تا سقف.

شخصیت بهرام سریال مانکن

جالب اینکه سفیه به نظر میایند ولی بازم خوشند و به نظر خودشون خوبه همه چیز و حتی چرا باید بد باشه اصلا؟

کلا عشق و حال رو اونهایی میکنند که فکر نمیکنند.

فعلا تا بعد.

 

ب.ن:

یه جایی هم کاراکتر عاقد داشت به کاوه، دامادی که سر زندگی ش داشت معامله میکرد تا پول ازادی پدرش رو جور کنه، گفت: من عقدهای عجیب با مهریه های عجیب را به چشم دیدم ولی شما عجیب ترین شان هستید. با این عقد به جای بنده خدا بودن، تبدیل میشوید به بندهِ بنده خدا.

جمله قابل تاملی بود.

عاقد سریال مانکن

 

چقدر با در انتخاب هامون بنده خدا بودن را لحاظ میکنیم؟ به لحاظ شان آفریده خدا بودن و اشرف مخلوقات بودن، حفظ کرامت و آزادگی مون.

چقدر با انتخاب هامون خودمون رو اسیر میکنیم؟

عاقد سریال مانکن

 

دردناک ترین قسمت ماجرا این بود عاقد داشت بهش هشدار میداد و اون میگفت همه اینها رو میدونم

گاهی شرایط طوری پیش میره که آدم مسیر غلط رو انتخاب میکنه با علم به غلط بودنش

خدایا خودت حفظ مون کن از شر انتخاب های بد، حالا چه عامدانه و چه جاهلانه


این کلیپ صوتی رو شنیدید که یه خانم جلسه ای داد و هوار میکنه که عیب از خودته، به خاطر همین اخلاقت ه که .

این سیستم محاکمه و رای صادر کردن خیلی بده.

مخصوصا وقتی خودت شنونده این حرف ها باشی.

دلت شکسته از اتفاقات و بدبیاری ها، بعد یکی بیاد بگه عیب از خودشه

حس میکنی خروارها خاک روی سرت سرازیر شده.

یکی از دوستان داشت فایل های جذابیت درونی رو گوش میداد، میگفت بخشی از بدبیاری ها ماحصل حس درونی تو و عدم امنیتی ه که در ناخوداگاه ت به خاطر اتفاقات بد گذشته داری.

خیلی فرق ه بین اینکه به یکی بگی عیب از خودته، تا اینکه بگی برو مشکلت رو با ناخوداگاهت حل کن، اونه که پالس منفی به دنیا میفرسته.

ماجرای بفرما و بشین و .

 


سلام
بدهی قبوض خیلی روی اعصابه، مخصوصا وقتی مبلغ قبض های پرداخت نشده خارج از توان ما باشه.
حداقل برای اینکه اعصاب خودتون رو آروم کنید، از اولین قبضی که پرداخت نکردید یا از مجموع چندین قبض، تا آن مبلغی که توان پرداختش را دارید، پرداخت کنید. این طوری حداقل خطر قطع را به تعویق میندازید و به مرور که پول دست تون اومد پرداخت میکنید.
مخصوصا در بدهی قبض موبایل همین نکته خیلی کمک تون میکنه.
امیدوارم منتظر راه جادویی برای از بین بردن بدهی نبوده باشیدlaugh

پ.ن:
خیلی از افراد وقتی بدهی هاشون از یه حدی بیشتر شد کلا بی خیال میشند، ولی همیشه قطع به منظوره فراموش شدن بدهی مون برای آن اداره یا بانک نیستcheekyمخصوصا وقتی به آن جریمه تعلق بگیرد.
بعضا حتی مشاهده شده مجموع اقساط پرداخت نشده 10 میلیون تومان است و جریمه عدم پرداخت معوقه 30 میلیون تومن!!! (حالا بماند که جای بحث داره که چرا اصلا چنین پولی را با شرایط سود گرفتیindecision)
برای اینکه جریمه هاتون روز به روز بیشتر نشه، وقتی اصل مبلغ بدهی را پرداخت کنید، مبلغ جریمه دیگه ثابت میمونه و بیشتر نمیشه.
اغلب مردم این نکته را نمی دانند و وقتی میبینند نمیتونند پرداخت کنند کلا ول میکنند.
وقتی اصل بدهی را پرداخت کنید، برای جریمه ش بعضا به مناسبت های مختلف تخفیفاتی قائل میشند و بعضا حتی با بردن مستنداتی برای چرایی عدم پرداخت میتوانید بخشودگی دریافت کنید. دیگه بر اساس وخامت اوضاع تون درصد بخشودگی متفاوته. بند پ هم بی تاثیر نیستlaughwink چون بخشی از درصد بخشودگی در حوزه اختیارات ریاست است و برای بخشودگی های بیشتر مکاتبات استانی یا دیگه آخرش با اداره یا بانک مادر در تهران مکاتبه میشود.
البته در موارد بانکی مشاهده شده که وقتی پول را به شعبه میبرید، کارمند بانک ممکنه نامردی کنه، یا بگه کل بدهی را باید با هم پرداخت کنی وگرنه ازت قبول نمیکنم (تخلف ه، راه بی دردسرش مراجعه به شعبه دیگر است) یا ازت پول رو بگیره و تو ندونی این پول دقیقا برای چی پرداخت کردی. مطمئن بشید که مبلغ پرداختی را برای خود افساط عقب مانده پرداخت کردید و نه جرایم.
و گرنه اگه حواس تون نباشه با چاهی مواجه میشید که هر چی میریزید توش پُر نمیشهlaughcrying

ب.ن:
شاید عاقلانه ترین کار این باشه که آدم به اندازه وسع خودش خرج کنه که بعد مجبور نشه کاسه چه کنم چه نکنم در دست بگیرهcheeky
 


آخرین ارسال ها

آخرین وبلاگ ها

آخرین جستجو ها